کلمات مترادف و هم معنی فارسی تمام پایههای دورهی ابتدایی
تنگ: پارچ سفالی یا شیشهای که در آن آب یا نوشیدنی دیگر میریزند. جنب و جوش: تلاش. حکیم: انسان دانا و خردمند. حیرت: تعجب. باستانی: بسیار قدیمی . کلمات مترادف و هم معنی بخوان و بیندیش: قصّهی تنگ بلور
